واژه ها معانی واژه ها + معانی واژه ی مورد نظر خود را وارد کنید. جستجو در پارسی ویکی درخواست معنی برای واژه جدید افزودن واژه جدید به همراه معنی آن نتایج جستجو ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی سوزیدن سوزیدن . [ دَ ] (مص ) سوختن : برق می انداخت میسوزید سنگ ابر می غرید رخ می ریخت رنگ . مولوی .گفت من سوزیده ام زآن آتشی تو مگر اندر ب...