اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرهنگ یاب

نویسه گردانی: FRHNG YAB
فرهنگ یاب . [ ف َ هََ ] (نف مرکب ) فرهنگ دان . که به جستجو و پژوهش ، فرهنگ یابد. که فرهنگ و دانش را جسته و یافته باشد. دانا. زیرک :
کز این در خرسطوس فرهنگ یاب
همی دید خواهد یکی نغز خواب .

فردوسی .


دل خیره در رأی فرهنگ یاب
نبیند چو شب پره در آفتاب .

اسدی .


رجوع به فرهنگ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.