گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آبستا نویسه گردانی: ʼABSTA آبستا. [ ب ِ ] (اِخ ) اَوِستا : و پارسیان ازکتاب آبستا که زردشت آورده است . (مجمل التواریخ ).چو اینجا معنی قرآن ندانم روم آنجا که آبستا بخوانم .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی ابستا ابستا. [ اَ ب ِ ] (اِخ ) اَوِستا. اَستا. اَبستاق . وِستا. ستا. اوستاک . آبستا. اَبستاغ : همچو معماست فخر و همت او شرح همچو ابستاست فضل و سیرت ا... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود