آبشار
نویسه گردانی:
ʼABŠAR
آبشار. (اِ مرکب ) (از: آب ، ماء + شار، از شاریدن به معنی فروریختن ، سکب ) آب جوی ونهر بزرگ که از بلندی فروریزد. مصب . شَلاّ له . || سنگ مشبک که بر دهانه ٔ ناودانها نصب کنند.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
آبشار آنجل
آبشار یکی از پدیدههای زمینشناسی است که در آن آب یک رودخانه از یک فلات یا ارتفاع با سرعت زیاد به پایین یک دره یا دامنه میریزد.
مرتفع...
در بازی والیبال به ضربه ای که بازیکن مهاجم به صورت ضربتی به زمین حریف می کوبد آبشار گفته می شود
آبشار شِوی یکی از بزرگترین و زیباترین آبشارهای ایران در رشتهکوههای زاگرس و در بخش میانی سرزمین بزرگ بختیاری است. شوی در گویش لری بختیاری نامی زنانه...
آبشار مارگون نام آبشاری است که در درههای غرب شهرستان سپیدان. ارتفاع این آبشار به ۷۰ متر و عرض آن به ۱۰۰ متر میرسد.این آبشار در جاده سپیدان به یاسوج ...
ابشار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بَشَر و بَشَره .
ابشار. [ اِ ] (ع مص ) مژده دادن . || شاد شدن .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.