اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابشار

نویسه گردانی: ʼBŠAR
ابشار. [ اِ ] (ع مص ) مژده دادن . || شاد شدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ابشار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بَشَر و بَشَره .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آبشار آنجل آبشار یکی از پدیده‌های زمین‌شناسی است که در آن آب یک رودخانه از یک فلات یا ارتفاع با سرعت زیاد به پایین یک دره یا دامنه می‌ریزد. مرتفع‌...
آبشار. (اِ مرکب ) (از: آب ، ماء + شار، از شاریدن به معنی فروریختن ، سکب ) آب جوی ونهر بزرگ که از بلندی فروریزد. مصب . شَلاّ له . || سنگ مشب...
در بازی والیبال به ضربه ای که بازیکن مهاجم به صورت ضربتی به زمین حریف می کوبد آبشار گفته می شود
آبشار شِوی یکی از بزرگ‌ترین و زیباترین آبشارهای ایران در رشته‌کوه‌های زاگرس و در بخش میانی سرزمین بزرگ بختیاری است. شوی در گویش لری بختیاری نامی زنانه...
آبشار مارگون نام آبشاری است که در دره‌های غرب شهرستان سپیدان. ارتفاع این آبشار به ۷۰ متر و عرض آن به ۱۰۰ متر می‌رسد.این آبشار در جاده سپیدان به یاسوج ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.