اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آستن

نویسه گردانی: ʼASTN
آستن . [ ت ِ ] (اِ) آستین . آستی . کُم ّ :
روح اﷲ ار زآستن مریم آمده ست
صد مریم است روح ترا اندر آستین .

کمال اسماعیل .


کلیم از ید بیضا همین قَدَر لافد
که دست زآستن پیرهن برون آرد.

شفائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
استن لن . [ اِ ت َ ل َ ] (اِخ ) ۞ تئوفیل الکساندر. رسام فرانسوی ، مولد لُزان (1859 - 1923 م .).
استن ورد. [ اِ ت ِ وُ ] (اِخ ) ۞ کرسی کانتن ِ نُر از ناحیت دونکِرک ، دارای 3632 تن سکنه .
استن کرک . [ اِ ت َ ک ِ ] (اِخ ) ۞ کمونی در بلژیک ، هِنو. مارشال لوکزامبورگ گیوم (ویلهلم ) سوم را بدانجا در سال 1692 م . مغلوب کرد. دارای 74...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پروکش استن . [ پْرُ / پ ِ رُ ک ِ اُ ت ِ ] (اِخ ) ۞ (کنت ...) نام عالم فرانسوی مؤلف کتابی در سکه های پادشاهان پارت ۞ (پاریس 1874-1875 م .)...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.