اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۱۳ ثانیه
الی آخر. [ اِ لا خ ِ ] (از ع ، ق مرکب ) تا آخر. در مقام کوتاه کردن سخن گویند.
الوج علی . [ ] (اِخ ) از سرکردگان عثمانی که در 982 هَ. ق . تونس را از اطریشیان گرفت . (یادداشت مؤلف ).
امیر علی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) از مشایخ . او راست : اسرارالنقطة و شرحی بر فصوص الحکمه ، بسال 786 هَ .ق ./ 1384 م . درگذشته . (از لغات تاریخیه و جغرا...
الی پینک . [ اَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 28 هزارگزی شمال خاوری سنندج ، و 10 هزارگزی خاور شوسه...
باب علی . [ ب ِ ع َ ] (اِخ ) یکی از چهار در مسجد حرام بر جانب مشرق : ... و چون ازین دو (باب النبی ) بگذری هم بر این دیوار مشرقی باب علی ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 46 هزارگزی شمال باختری کرج و 5 هزارگزی جنوب راه...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 10 هزارگزی جنوب علیشاه عوض . ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش مرکزی شهرستان محلات واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری محلات و یک هزارگزی شمال راه شوسه ٔ محلا...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع در 12 هزارگزی باختر معلم کلایه و 54 هزارگزی راه ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 33 هزارگزی آوج و 33 هزارگزی خاور راه شوسه .ناحیه ایس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.