اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
علی آبادی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن عثمان بن محمد علیابادی سمرقندی ، ملقّب به حسام الدین . وی در سال 628 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست ...
علی حبشی . [ ع َ ی ِ ح َ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن عبداﷲ حبشی . ادیب و شاعر و نویسنده . وی در سال 1259 هَ . ق . در شهر قسم از بلاد حضرمو...
علی حاجب . [ ع َ ی ِ ج ِ ] (اِخ ) حسام الدین موصلی . حاکم قلعه ٔ اخلاط از جانب الملک الاشرف بود. رجوع به علی موصلی شود.
علی حاجی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن سلیمان بن احمد آل حاجی بلادی قطیفی بحرانی . مورخ و متکلم بودو در نظم سخن نیز دست داشت . و...
علی حداد. [ ع َ ی ِ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن عنبسه ٔ حداد عسکری ، مکنّی به ابوالحسن . از علمای قرن چهارم هجری بود و از جمله شاگر...
علی حداد. [ ع َ ی ِ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابن محمد حداد مصری ، مکنّی به ابوالحسن . او راست : حدیقة المنادمة و طریقة المناسمة، که در سال 1040 هَ . ق ....
علی حذاء. [ ع َ ی ِ ح َذْ ذا] (اِخ ) ابن جعفربن سعید سعیدی رازی حذاء، مکنّی به ابوالحسن . مقری و تجویددان و ساکن شیراز بود. وفات او پس از س...
علی حزین . [ ع َ ی ِ ح َ ] (اِخ ) (شیخ ...) نام او شیخ محمدعلی بن ابی طالب زاهدی گیلانی اصفهانی است که به «شیخ علی حزین » شهرت دارد. رجوع ...
علی حربی . [ ع َ ی ِ ح َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن حسن حربی بغدادی شافعی ، مشهور به ابن قزوینی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (...
علی حرمی . [ ع َ ی ِ ح َ رَ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن طرطوسی حرمی ، مکنّی به ابوبکر. وی از علمای قرن چهارم هجری و معاصر با المطیع و الطائع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.