اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۳.۰۷ ثانیه
علی منجم . [ ع َ ی ِ م ُ ن َج ْ ج ِ ] (اِخ )ابن یحیی بن ابی منصور منجم . مکنی به ابوالحسن . وی راویه ٔ اشعار و اخبار بود و در غناء دستی توانا د...
علی مقری . [ ع َ ی ِ م ُ ] (اِخ ) ابن احمد مقری . از محدثان بود. (منتهی الارب ).
علی مقری . [ ع َ ی ِ م ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنی به ابوالحسن . وی محدث و مقری بود. رجوع به علی روحانی شود.
علی مقری . [ ع َ ی ِ م ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی مقری فیومی . رجوع به علی فیومی شود.
علی منعل . [ ع َ ی ِ م ُ ن َع ْ ع ِ ] (اِخ ) ابن حیدربن علی منعل قمی . ملقب به نورالدین . از علمای قرن دهم هَ . ق . رجوع به علی قمی شود.
علی مهدی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن منصور المهدی لدین اﷲ. فقیه و مجتهدو از ائمه ٔ زیدیان در یمن بود. وی در سال 705 هَ . ق . ...
علی میرزا. [ ع َ ] (اِخ ) (سلطان ...) وی از مقربان شاه اسماعیل صفوی بود و در سال 920 هَ . ق . در جنگی که بین شاه اسماعیل و سلطان سلیم درگ...
علی میرزا. [ ع َ ] (اِخ ) (سلطان ...) ابن سلطان محمودمیرزا. وی از شاهزادگان تیموری و مادر او زهره بیگی آغا از قوم ازبک بود. علی میرزا بر سمرقند ...
علی میسی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالعالی بن عبدالباقی بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی عاملی میسی . ادیب و شاعر و نحوی بود. او راست : ش...
علی میسی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالعالی میسی . ملقب به زین الدین و مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن مفلح . وی از فقیهان قرن 10 ه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.