اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) (علی فؤاد...) رجوع به علی فؤاد شود.
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن احمدبن عبدالقادربن عثمان منوفی جنوفی . در سال 823هَ . ق . در جنوف متولد شد و در 889 هَ ...
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . وی فق...
علی مؤدب . [ ع َ ی ِ م ُ ءَدْ دِ ] (اِخ ) ابن احمدبن سلک فالی . مکنی به ابوالحسن و مشهوربه مؤدب . رجوع به علی فالی (ابن احمدبن ...) شود...
علی مؤدب . [ ع َ ی ِ م ُ ءَدْ دِ ] (اِخ ) ابن محمدبن شاکرمؤدب لیثی واسطی . وی محدث و اخباری و واعظ بود و در سال 457 هَ . ق . حیات داشت . ا...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ملقب به صدرالملک . در طبقات ناصری آمده است که مهذب الدین وزیر در نزد سلطان معزالدین بهرامشاه بن التمش ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن ابی احمد حسین طاهربن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع ) ملقب به علم اله...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی . رجوع به علی عاملی شود.
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین قدامه ٔ موسوی . مکنی به ابوجعفر. وی مربی و ممدوح ادیب صابر ترمذی ، و سیدی جلیل القدر و بزرگوار ب...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمدبن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی . محدث و مفسر و ادیب . رجوع به علی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.