گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آلی نویسه گردانی: ʼALY آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۴.۶۸ ثانیه واژه معنی علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسن اکوع صنعانی . رجوع به علی اکوع شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسین بن صلاح بن بدرالدین حسنی صنعانی مؤیدی . ملقب به جمال الدین . رجوع به علی مؤیدی شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن زیدبن حسن شظبی صریمی صنعانی فقیه بود. در ربیعالاَّخر سال 882 هَ . ق . در صنعاء درگذشت . او راست : 1- ا... علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن صالح بن محمدبن علی بن ابی الرجال صنعانی زیدی . مکنی به ابومحمد و ملقب به قاضی جمال الدین . از شعرا... علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن محمدبن محسن جلال حسنی صنعانی . رجوع به علی جلال شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن قاسم حنش ذیبینی صنعانی . رجوع به علی حنش شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عنسی صنعانی . رجوع به علی عنسی شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمدبن علی بن عبداﷲ یمنی صنعانی حنبلی . مشهور به ابن شوکانی . رجوع به علی شوکانی ش... علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلامه ٔ صنعانی . رجوع به علی سلامة شود. علی صنعانی علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن احمدبن مضمون صنعانی . فقیه بود و در سال 1061 هَ . ق . متولد شد و در بیست و دوم صفر سال 1115 ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۶۹ ۴۷۰ ۴۷۱ ۴۷۲ ۴۷۳ صفحه ۴۷۴ از ۵۷۹ ۴۷۵ ۴۷۶ ۴۷۷ ۴۷۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود