اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آن

نویسه گردانی: ʼAN
آن . (ع پسوند)َان . در عربی چون پیش از یاء نسبت درآید شدت و مبالغه ٔ انتساب راست . و گفته اند برای تعظیم و تأکید است : باقلانی . بحری ، بحرانی (شدیدالحمرة). برّی ، برّانی .تحتانی . جسدانی . جسمی ، جسمانی . حقانی . دَیرانی (خداوند دیر). ربّی ، ربّانی . رقبانی (ستبرگردن ). روحی ، روحانی . شَعْرانی (پُرموی ). شهوانی . صمدانی . طولانی . ظلمانی . عبرانی . عصبی ، عصبانی . عضلی ، عضلانی . عقلانی . فوقانی . لحمانی . لحیانی (بلندریش ). نفسانی . نورانی . هندوانی . هیولانی . و در بعض امثله ٔ فوق ظاهراً افاده ٔ مطلق نسبت کند، از قبیل عبرانی ، دیرانی :
دودندان میان دو لب همچو نائی
که ناگه از او درکشی هندوانی .

منوچهری .


غریب از جاه نورانی ز نافرمانی لشکر
بدست دشمنان درمانده اندر چاه ظلمانی .

سنائی .


ز بدروئی ّ و خودرائی همه یکبارگی رفته
ز گلشنهای روحانی بگلخنهای جسمانی .

سنائی .


که گر تأیید عقل کل نبودی نفس کلی را
نگشتی قابل نفس دوم نقش هیولانی .

سنائی .


در دماغ و جگر بدوزیده
روح طبعی ّ و روح نفسانی .

سنائی .


هر آنکو گشت پرورده بزیر دامن خذلان
گریبان گیر او ناید دمی توفیق ربانی .

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
و ان یکاد خواندن .[ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) آیه ٔ«و ان یکاد» برای چشم زخم بر کسی دمیدن : و ان یکاد همی خواند جبرئیل ا...
حاشا عن السامعین . [ ع َ نِس ْ سا م ِ ](ع صوت مرکب ) دور از جناب شما. رجوع به حاشا شود.
ان اﷲ یحب الصابرین . [ اِن ْ ن َل ْ لا هََ ی ُ ح ِب ْ بُص ْ صا ب ِ ] (عربی ، جمله ) این جمله را مأمومین دیرمانده بآواز بلند گویند تا امام رکعت...
کنترل سی‌ان‌سی کنترل رقمی رایانه‌ای یا سی‌ان‌سی به راهبری ماشین‌ابزار صنعتی از با استفاده از رایانه‌ای گفته می‌شود. سی‌ان‌سی (CNC) کوتاه‌شدهٔ ‎Com...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.