اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آوام

نویسه گردانی: ʼAWʼM
آوام . (اِ) وام . || فام . رنگ . لون .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابن عوام . [ اِ ن ُ ع َوْ وا ] (اِخ )ابوزکریا یحیی بن محمدبن احمدبن عوام اشبیلی . او در آخر مائه ٔ ششم هجری باشبیلیه میزیست . از احوال وی اط...
عوام فریب . [ ع َ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) مخفف عوام فریبنده . آنکه عوام را بفریبد. آنکه مردم را گول زند. (فرهنگ فارسی معین ). || که ظاهری ...
عوام فریبی . [ ع َ ف ِ / ف َ ] (حامص مرکب ) عمل عوام فریب . (فرهنگ فارسی معین ). فریفتن عوام . گول زدن عوام . رجوع به عوام فریب شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.