اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوعلی

نویسه گردانی: ʼBWʽLY
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابزون بن مهبرد عمانی کافی مجوسی . او راست : دیوان شعری بعربی و آنرا ابن حاجب محمدبن احمد گرد کرده است . و ابن حاجب گوید: قصائد فارسی وی مرا بعجب آورد وشنیدم که به تبریز است بدانجا شدم و او بدانوقت به اعمال دیوانی اشتغال داشت . و مردی با معرفت و ذکاء ومتبحر در علوم بود و اشعار وی با صفا و بها و متناسب الالفاظ و خالی از لغات غریبه و ناگوار بود و بشعر خویش اعجابی نمینمود. و من اشعار وی را آنچه نسخه ٔ آن نزد وی بود تبویب و به مدایح او درحق امیر ناصرالدین ابتدا کردم . وفات ابزون به سال 430 هَ . ق . بود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن یزید کوفی . از روات حدیث است .
ابوعلی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن یوسف . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن اربلی . رجوع به حسن .. شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ](اِخ ) حسن بصری . بقولی کنیت حسن ابوعلی بوده است .
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن الطوسی ، نظام الملک . رجوع به حسن بن علی بن اسحاق ... شود.
ابوعلی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن مراکشی . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن نیکبخت . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن حسین ، اختیار امیرالمؤمنین برادر مسعودبن الحسین و عم شمس المعالی . رجوع به حسین ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن خطیر نعمانی . رجوع به حسین ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن زیاد. از روات حدیث است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.