اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوعلی

نویسه گردانی: ʼBWʽLY
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن استاد هرمز. از دست صمصام الدوله شش تن از فرزندان عزالدوله بختیاربن معزالدوله را اسیرکرد و نزد صمصام الدوله برد واو دوتن را بکشت و چهارتن دیگر را به زندان کرد و کرتی دیگر صمصام الدوله او را به بغداد به حرب بهاءالدوله فرستاد و چون خبر قتل صمصام الدوله بدو رسید، از بهاءالدوله امان طلبید و در سلک هواخواهان بهاءالدوله درآمد و او وی را برای دفع اولاد عزالدوله بفارس فرستاد. ابوعلی بدانجانب شتافت و بر ایشان غالب گشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۸ ثانیه
ابوعلی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن شعیب . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَع َ ] (اِخ ) حسن بن عبدالعزیز جروی . از روات حدیث است . او از بشربن بکر و از او یحیی بن حسان روایت کند.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲ. اوراست : شرح ابیات کتاب ایضاح ابوعلی فارسی در نحو.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲ اصفهانی . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲ بندنیجی . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲ عثمانی نیشابوری . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲ لغده یا لذکه . رجوع به ابوعلی لذکه حسن ...شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن ابراهیم بن یزدادبن هرمزبن شاهویه ٔ اهوازی . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن اسحاق بن عباس قوام الدین نظام الملک طوسی رادکانی وزیر الب ارسلان و ملکشاه . رجوع به حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن حسن براد مدینی . از روات حدیث است .
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۳۵ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.