ابوعلی
نویسه گردانی:
ʼBWʽLY
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن احمد مروالروذی فقیه شافعی . او به قاضی حسین مشهور است . ابن خلکان گوید: ابوعلی امامی کبیر و صاحب وجوه غریبه در مذهب است و هرجا که امام الحرمین در کتاب نهایةالمطلب و غزالی در الوسیط و نیز در البسیط قاضی گویند مراد صاحب ترجمه است نه غیر او. و او فقه از ابی بکر قفال مروزی فرا گرفت و صاحب تصانیفی در اصول و فروع و خلاف است و پیوسته بقضا و درس و فتوی عمر گذاشت و او راست : کتاب تعلیقه در فقه و جماعتی از اعیان فقه از وی فرا گرفتند از جمله ابومحمد حسین بن مسعود فراء بغوی صاحب کتاب تهذیب و کتاب شرح السنه و غیر آن دو. وفات حسین صاحب ترجمه در 462 هَ . ق . به مروالروذ بود.
واژه های همانند
۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
ابوعلی . [اَ ع َ ] (اِخ ) ازدی . رجوع به حسن ازدی مهدوی شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اسحاق . رجوع بتاریخ بیهقی چ ادیب ص 58 س 18 شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اسدالدوله صالح بن مرداس . رجوع به اسدالدوله ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اسماعیل بن قاسم قالی . لغوی بغدادی . رجوع به ابوعلی قالی و رجوع به اسماعیل قالی ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن اسماعیل بن صالح صفار. رجوع به صفار... شود.
ابوعلی . [اَ ع َ ] (اِخ ) اسماعیل بن نشیط. از روات حدیث است .
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اسماعیل ضریر نحوی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) الیاس . نام این شاعر با شعری لایقرء در لغت نامه ٔ اسدی ذیل کلمه پژول بمعنی شتالنگ آمده است و بیت این است :نه ...
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اوراجی . یکی از اهل سیر و سلوک و ابوعبداﷲ خفیف یاد او در کتاب خویش کرده و او را بشیراز در زمان حکومت عمادالدوله دی...
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) اهوازی مقری . او راست : النیر الجلی فی قرائة زیدبن علی .