اتآر
نویسه گردانی:
ʼTʼAR
اتآر. [ اِت ْ ] (ع مص ) اِتآر بصر؛ تیز نگریستن . (تاج المصادر بیهقی ). || در پی کسی نگران ماندن . || زدن کسی را بچوب دستی و عصا.
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
حاجی زینل عطار. [ زَ ن ِ ع َطْ طا ] ۞ (اِخ ) علی بن حسین انصاری مشهور به حاجی زینل عطار. از دانشمندان مائه ٔ هشتم هجری است . او راست : اختی...
علاءالدین عطار. [ ع َ ءُ د د ن ِ ع َطْ طا ] (اِخ ) محمدبن محمد بخاری . از اکابر عرفا و از اعاظم خلفا و اصحاب خواجه بهاءالدین نقشبند وداماد و سجا...