اثآء
نویسه گردانی:
ʼṮʼAʼ
اثآء. [ اِث ْ ] (ع مص ) تباه کردن درز چرم یا درفش سطبرزده برشته ٔ باریک دوختن آن . || مجروح گردانیدن و کشتن . (منتهی الارب ). || سفتن و سوراخ کردن مهره . || افساد کردن میان مردم .
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
اثاء. [ اِ ] (ع اِ) سنگها. (منتهی الارب ).
اصآء. [ اِص ْ ] (ع مص ) اصآی جوجه ؛ به بانگ آوردن آن . (از قطر المحیط) (اقرب الموارد). به بانگ آوردن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)...
اساء. [ اِ ] (ع مص ) مواسات . به مال و تن با کسی غمخوارگی کردن . || بدی کردن . (غیاث ).
اساء.[ اِ ] (ع اِ) دوا. دارو. ج ، آسیة. (قطر المحیط).
اساء. [ اِ ](ع ص ، اِ) ج ِ آسی . پزشکان . (منتهی الارب ). طبیبان .
عثاء. [ ع َث ْ ثا ] (ع اِ) مار. (اقرب الموارد). در منتهی الارب به تخفیف ثاء ضبط شده است .
اسا. ("ا" با آوای زیر)، (ق)، (زبان مازنی)، اکنون، الان.
اسا. [ اَ ] (اِ) خمیازه و دهان دره باشد و آن بسبب خواب یا خمار یا کاهلی بهم رسد. (برهان ). آنکه دهن از هم باز شود بجمع فضلات در اجزاء یا از...
اسا. [ اَ ] (ع مص ) دوا کردن : اسا الجرح ؛ دواکرد زخم را. (منتهی الارب ). || اصلاح کردن :اسا بین القوم ؛ اصلاح کرد میان قوم . (منتهی الارب )...
اسا. [ اُ / اِ ] (ع اِ) ج ِ اُسوة و اِسوة.