اثم
نویسه گردانی:
ʼṮM
اثم . [ اَ ] (ع مص ) بزه شمردن بر کسی . گناهکار شمردن : اَثمه ُ اﷲ فی کذا؛ گناهکار شمراد او را خدای در این کار. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
اسم واژه ای عربی و ذات پارسی اوستایی است و جایگزین این است: نامذات nãmzãt **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ناماوا nâmmâvâ (نام + آوا) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامژات nâmžât (سنسکریت: nâma+jâti ) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ارتاگات ártâgât (سنسکریت: árthagata) **** فانکو آدینات 09163657861
نام رده - (دستور زبان)
( برای نمونه نام "سنگ" که نه برای یک سنگ ویژه،
بلکه برای رده ی سنگها یا همه ی سنگها بکار میرود)
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامپراک nâmprâk (نام + پراک: عام از سنسکریت: prâkreta) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامیانت nãmyãnt (نام از سنسکریت: nâma= اسم؛ + یانت از سنسکریت: yântra= آلت) فانکو آدینات 0916365786...
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (ع اِ مرکب ) سوق . (المرصع). بازار.
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (اِخ ) جمیله . دختر ثابت بن ابوالفلح و خواهر عاصم بن ثابت و زن مطلقه ٔ عمربن خطاب بوده است . (از ریحانة الادب ج 6...
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (اِخ ) دختر عاصم بن عمربن خطاب . زن عبدالعزیزبن مروان بن حکم و مادر عمربن عبدالعزیز. وی زنی صالح و نیکوکار بوده ...