اج
نویسه گردانی:
ʼJ
اج . [ اُ ] (اِ) رهن و گرو که در ترکی به اماله تلفظ شود. (شعوری ). در جای دیگر این صورت بدست نیامد.
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
آج . (اِ) آز. خواهش . تمنا. طمع.
عج عجة. [ ع َع َ ج َ ] (ع اِ) فریاد. (اقرب الموارد). ج ، عجاعج .
عج عجة. [ ع َ ع َ ج َ] (ع مص ) بانگ برداشتن و فریاد کردن شتر از زدن یا از گرانباری بار گران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || زجر کردن نا...
آج دوجمش . [ م ِ ] (اِخ ) شعبه ای از رود قزل اوزن .
آج آقایان . (اِخ ) (نهر...) رجوع به سومبار شود.