عج عجة
نویسه گردانی:
ʽJ ʽJ
عج عجة. [ ع َ ع َ ج َ] (ع مص ) بانگ برداشتن و فریاد کردن شتر از زدن یا از گرانباری بار گران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || زجر کردن ناقه را به کلمه ٔ عاج . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بار بار برداشتن آواز را و فریاد و بانگ کردن . (منتهی الارب ). || یا را جیم کردن به لغت قضاعة، گویند: هذا راعج خرج معج ، یعنی راعی خرج معی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
عج عجة. [ ع َع َ ج َ ] (ع اِ) فریاد. (اقرب الموارد). ج ، عجاعج .
عجاجة. [ ع َ ج َ ] (ع اِ) گرد. (منتهی الارب ). || دود. (منتهی الارب ). عجاج و عجاجة اخص از عجاج است . (اقرب الموارد). || گله ٔ بزرگ از شترا...