اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احل

نویسه گردانی: ʼḤL
احل . [ اَ ح َل ل ] (ع ص ) مرد لاغرسرین و ران . || مرد مبتلا بدرد سرین و زانو. || ستور که پاهایش سست و پی آن فروهشته باشد. اشتری که پی پایش سست بود. (مهذب الاسماء). مؤنث : حَلاّ ء. ج ، حُل ّ.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سخنى از پیامبر (ص) در مورد سلمان فارسى ایست به این معنى که:سلمان از ما اهل بیت است.
سیدا شباب اهل الجنة. [ س َی ْ ی ِ ش َ ب ِ اَ لِل ْ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) دو سید جوانان بهشت . لقب حسن و حسین علیهماالسلام . (یادداشت بخط مؤلف ).
لانس آرمسترانگ آلن آلدا ا زک افران روبرت اوپنهایمر راجر ایبرت آلبرت اینشتین رابرت اینگرسول ب وارن بافت نیکولاس بلومبرگر دیوید بوهم بیل گیت...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.