اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن ابراهیم بسری . محدث است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۰۵ ثانیه
احمد گلچین معانی (۱۸ دی ۱۲۹۵ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹) شاعر، نویسنده و پژوهشگر ایرانی بود. زندگی‌نامه[ویرایش] احمد گلچین معانی در ۱۸ دی ۱۲۹۵، در تهران زاده‌...
امام احمد غزالی . [ اِ اَ م َ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی طوسی مکنی به ابی الفتح برادر امام محمد غزالی بوده است ....
قاضی احمد غفاری . [ اَ م َ دِ غ ِ ] (اِخ ) ابن محمد. شاعری است . زیاده از این شعری از او مسموع نشد:پس از عمری نشیند گر دمی پیش من آن بدخو...
قزلباش خواجه احمد. [ ق ِ زِ خوا / خا ج َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 33000 گزی خاور سه کوهه ، نزدیک ...
کلاته احمد سلطان . [ ک َ ت ِ اَ م َ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . محلی کوهستانی و معتدل است . (از فر...
ابن احمد سجستانی . [ اِ ن ُ اَ م َ دِ س ِ ج ِ ] (اِخ ) دعلج بن احمدبن دعلج بن عبدالرحمن . معدل و محدث ، صاحب کتاب مسند. وفات او در بغداد به سا...
بالا احمد چاله پی . [ اَ م َ ل َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل که در 14 هزارگزی جنوب باختری بابل بر کنار ...
حمام شاهزاده احمد. [ ح َ دِ اَم َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک . کوهستانی و گرمسیری و مالاریائی است . دارای 300 تن سکنه است . آ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده می‌شود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.