احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی عمر المقری المعروف به احمد الزاهد مکنی به ابوعبداﷲ اندرابی . وفات او به بیستم ربیعالاَّخر سال 470 هَ . ق . بود. عبدالغافر ذکر او آورده و گوید او شیخی زاهد و عابد و عالم بقراآت بودو او را در علم قراآت تصانیف نیکوست و سماع حدیث کرده است و بیشتر سماع او با رفیق خود سید ابوالمعالی جعفربن حیدر علوی هروی صوفی بود و آندو صحیح مسلم و جز آن را با یکدیگر شنیده اند و از محمدبن یحیی بن حسن حافظ روایت کند و از او ابوالحسن حافظ روایت آرد.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۵.۲۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن مجدی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد ابدی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم بن هلال مقدسی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد جباره ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد اندلسی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد حجازی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد خفاجی شود.