گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ادرار نویسه گردانی: ʼDRʼR ادرار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دار. سرای ها : و بناهای مساجد و انشای مدارس و رباطات و قناطرو ادرار و انظار ۞ و اوقاف بر علما و سادات و زهاد و ابرار. (تاریخ سیستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی ادرار ادرار. [ اِ ] (ع مص ) گردانیدن تیر بر ناخن . || بسیارشیر شدن .- ادرار ناقه ؛بسیار شیر دادن آن . || ادرار مغزل ؛ سخت برگردانیدن دوک را. || ... ادرار این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: پَرگِت parget (اوستایی: paraget) فَرمیز farmiz (اوستایی: framiz) پیشیار piŝyâr (پهلوی) پیشاب (پارسی امروز) موتره... عفونت ادراری عفونت مجرای ادرار عفونت ادراری (UTI) یک اصطلاح عام است برای جایگزینی و رشد عامل بیماریزا مانند باکتری در کلیه، مثانه و مجاری ادرار. بسته به محل تجمع عامل بیماریزا می... دفع ادرار دفع ادرار. (ف. م. ع.). خاج کردن پیشاب. پیشاب کردن. ادرار کردن (در محاوره: شاشیدن). تخلیه ادرار (میز) و خروج آن از طریق مجرای ادرار (میزنای). در متون ک... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود