اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ادراک

نویسه گردانی: ʼDRʼK
ادراک . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دَرَک ، بمعنی تک دوزخ و نهایت تک هر چیز.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ادراک . [ اِ ] (ع مص ) دررسیدن به . دررسیدن کسی را.لحق . لحاق . الحاق . لِقاء. وصول : و کوشش اهل علم در ادراک سه مراد ستوده است ساختن توشه...
بطور خلاصه، فرایند پیچیده آگاهی یافتن از اطلاعات حسی و فهم آن‌ها را ادراک Perception می نامند.[۱] همچنین، ادراک، فرآیندی است که افراد، به وسیله آن، پن...
ادراک پذیر. [ اِ پ َ ] (نف مرکب ) قابل دریافت . قابل فهم .
ادراک پذیری . [اِ پ َ ] (حامص مرکب ) قابلیت دریافت و فهم و تعقل .
ادراک کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دریافتن . فهمیدن . درک کردن : چشم از آن حسن جهانگیر چه ادراک کنددر حبابی چه قدر جلوه کند دریائی .صائ...
ادراک ناپذیر. [ اِ پ َ ] (نف مرکب ) غیرقابل فهم و تعقل .
ادراک افتادن . [ اِ اُ دَ ] (مص مرکب ) دست دادن تعقل و فهم : صواب آنست که آنرا [ تاریخ یمینی را ] بعبارتی که بافهام نزدیک باشد و ترک ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.