گفتگو درباره واژه گزارش تخلف استا نویسه گردانی: ʼSTA استا. [ اُ ] (اِ) اوستا. اوستاد. در اصطلاح بنایان خطی یا نقطه ای یا سطحی که آنرا مأخذ کار کنند. الگو. دلیل . || مقیاس فلزات قیمتی ، که ملاک مسکوکات محسوب میشود ۞ . اوستا. اوستاد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی آستا (اوستایی) ایستادن، قیام کردن اسطع اسطع. [ اَ طَ ] (ع ص ) درازگردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مهذب الاسماء). درازگردن از شترمرغ و جز آن . (منتهی الارب ). اسطع اسطع. [ اَ طَ ] (اِخ ) لقبی از لقب های اسبان ، از جمله لقب اسب بکربن وائل ، و هو ذوالقلادة ایضاً. (منتهی الارب ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود