اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسکندر

نویسه گردانی: ʼSKNDR
اسکندر. [ اِ ک َ دَ ] (از یونانی ، اِ) (از یونانی الکساندرس ۞ ، مرکب از الکس ُ ۞ بمعنی یاری کرد + آندرس ۞ و آنر ۞ بمعنی مرد؛ جمعاً یعنی یاور و یاری کننده ٔ مرد) اصل آن الکسندر است ؛ عرب الف و لام آنرا تعریف شمرده الاسکندر گفته است . (تنقیح المقال ج 1 ص 124). جوالیقی گوید: و قرأت علی ابی زکریاء، یقال «اَسکندر» و «اِسکندر» بکسر الهمزة و فتحها و قال : هکذا ذکره ابوالعلاء فقال لی : هی کلمة اعجمیة، لیس لها فی کلام العرب مثال . (المعرب چ احمد محمد شاکر ص 41). نام گروهی از مردان یونانی و رومی و مسلمان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۹۲ ثانیه
اسکندر. [ اِ ک َدَ ] (اِخ ) لَن سِسْت . رجوع به اسکندربن اروپ شود.
اسکندر. [ اِ ک َدَ ] (اِخ ) مقدونی ، مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون ) یا کبیر (مولد 356، جلوس 336 و وفات 323 ق .م .). اسم این پادشاه مقدونی ...
اسکندر نامی سنسکریت است و در آن زبان (وداها)، سکنده skanda (جهش کننده) خوانده می شده است. او فرزانه ای بوده با نام سکنده کوماره skandakumâra، پسر برهم...
سد اسکندر. [ س َدْ دِ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) به این سد، سد یأجوج و مأجوج و سد ذوالقرنین نیز گویند.داستان آن چنین است : چون اسکندر به حد مشرق ...
جام اسکندر. [ م ِ اِ کَ دَ] (اِخ )پیاله آب مانده می خورد زردی که از این دیگر برنگردی//////////////////////////////////////////////////////////////////...
اسکندر اول . [ اِ ک َ دَ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) اسکندر پسر آمین تاس پادشاه مقدونیه را باید اسکندر اول نامید. وی درموقع جنگ های خشیارشا با یونان در...
اسکندر ثانی . [ اِ ک َ دَ رِ ] (اِخ ) لقب محمدبن تکش خوارزمشاه : و سلطان محمد را بر سبیل معهود در القاب اسکندر الثانی نوشتند. (جهانگشای جوینی ...
اسکندر رومی . [ اِ ک َ دَ رِ رو ] (اِخ ) قدما اسکندر مقدونی (یونانی ) را اسکندر رومی گفته اند و در کتب پهلوی ارومیک (رومی ) آمده . رجوع بفهرست ...
اسکندر شدید. [ اِ ک َ دَ ش َ ] (اِخ ) او راست : بیان الصناعة من اتقان فن الزراعة، که در مطبعةالرغائب در زقازیق بسال 1905م . طبع شده . (معجم الم...
اسکندر شیخی . [ اِ ک َ دَ ش َ ] (اِخ ) وی از اولاد افراسیاب جلالی ملقب بشیخی است . افراسیاب حاکم مازندران و از مریدان سید قوام الدین مرعشی ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۹ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۷/۰۹/۱۱
0
0

نام یونانی الکساندر (مرد دفاع کننده) در ایران به صورت سکندر (سکندر) یا اسکندر تلفظ شده است که این خود در زبانهای ایرانی می توانست از کلمه سکِندَ (شکست) به معنی شکست دهنده (از القاب ایزد مهر) گرفته شود. احتمالاً از اینجاست که بنای چارتاقی نیاسر (مهرابۀ
نیاسر) به اسکندر نسبت داده شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.