اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسل

نویسه گردانی: ʼSL
اسل . [ اَ س َ ] (ع اِ) نیزه . || تیر. || خار خرمابن . || هرچه تیز باشد از شمشیر و کارد و مانند آن . || نباتی بسیارشاخ که در آب ایستاده روید و از آن بوریا سازند. دوخ . (منتهی الارب ). نی باشد که با آن حصیر و غربال کنند. || اسل بفتح اول و ثانی بلغت عربی اسم نباتیست که از آن حصیر میبافند و در کنار آبها و زمین آبدار میروید و نر و ماده میباشد، نررا کولان نامند. و دانه ٔ او سیاه مایل باستداره و بزرگ تر از تخم ماده و گیاه او خشن و سطبرتر از ماده و هر دو را مزاج مرکب از برودت غالب و حرارت قلیل و محلل ورمها و ضماد او جهت استسقا و مالیخولیا و خاکستربیخ او قاطع نزف الدّم جمیع اعضا و محلل خنازیر و جهت حکه نافع و ثمره ٔ ریزه ٔ او بقدر سه درهم با شراب جهت اسهال و نزف الدّم و با قوّه ٔ مدرّه و ضماد برگهای تازه ٔ متصل به بیخ او جهت گزیدن هوام و رتیلا نافع وثمر نوع غلیظ او بغایت منوم و تا پنج درهم او مورث سبات و مصلحش کلنگبین عسلی و فلافلی و حصیر دقیق او که ماده است جهت ابدان قویه و مستسقی و غلیظ او جهت ابدان یابسه مفید است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع بتذکره ٔ ضریر انطاکی ج 1ص 44 و رجوع به نمص (ضرب من الاسل ) شود. دیس . سمار ۞ . کولان . سخونوس الاَّجامی . ۞ و نوعی از آن را اُقسی خونس و نوع دیگر را اولوسخونس نامند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عسل القصب . [ ع َ س َ لُل ْق َ ص َ ] (ع اِ مرکب ) آب نیشکر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویة). شکر. سکر. افشرده ٔ نیشکر. ماء قصب السکر. (...
گلقند اصل . [ گ ُ ق َ دِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلشکر که در آفتاب تربیت یافته باشد نه بر آتش . (الفاظ الادویه ). رجوع به گلقند آفتابی ...
نوروز اصل . [ ن َ / نُو زِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی ، یکی از آوازهای شش گانه ٔ قدما. این آواز با عراق ، زیرافکند، اصفهان و حسینی من...
عسل لبنی . [ ع َ س َ ل ِل ُ نا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) میعه ٔ سائله . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). عسل اللبنی . رجوع به عسل اللبنی شود.
عسل ماذی . [ ع َ س َ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عسل نحل .(مخزن الادویة). انگبین سفید. و رجوع به ماذی شود.
عسل مصفی . [ ع َ س َ ل ِ م ُ ص َف ْ فا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عسل موم گرفته ٔ صاف کرده . (ناظم الاطباء). عسلی که مومش را گرفته و تصفیه کرد...
عسل یابس . [ ع َ س َ ل ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خشکنگبین است ، و طعام طیب رقیق را نامند. (مخزن الادویة). و رجوع به عسل خشک و خشک انگ...
عسل دادن . [ ع َ س َ دَ ] (مص مرکب ) عسل ساختن . به عمل آوردن عسل . تولید عسل کردن : زنبور درشت بی مروت را گوی باری چو عسل نمیدهی نیش مز...
عسل داود. [ ع َ س َ ل ِ وو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ روغنی باشد که از ساق درختی حاصل میشود و طعم آن شیرین است و به عربی دهن العسل و...
عسل النحل . [ ع َ س َ لُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) شهد است ، که به هندی مده نامند. (فهرست مخزن الادویة). عسل زنبور عسل . عسل نحل . رجوع به عسل ...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۷ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.