اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عسل القصب

نویسه گردانی: ʽSL ʼLQṢB
عسل القصب . [ ع َ س َ لُل ْق َ ص َ ] (ع اِ مرکب ) آب نیشکر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویة). شکر. سکر. افشرده ٔ نیشکر. ماء قصب السکر. (یادداشت مرحوم دهخدا) : و منهم من یغش المهلبیة بعسل القصب . (معالم القربة ص 107).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
عسل القسب . [ ع َ س َ لُل ْ ق َ ] (ع اِ مرکب ) عسلی است که از خرمای خشک به طبخ و فشردن و به قوام آوردن بعمل آورند. (مخزن الادویة).
اصل القصب . [ اَ لُل ْ ق َ ص َ ] (ع اِ مرکب ) بپارسی بیخ نی خوانند و در وی قوه ٔ جاذبه هست و اگر بکوبند و بر عضوی که آهن در وی باشد ضماد کن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.