اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی محمدیحیی بن المبارک الیزیدی . یکی از ادبا و روات فضلا و شاعری مصنف . وی کتاب طبقات الشعراء را تصنیف کرد و عمربن محمدبن سیف کاتب گوید: محمدبن عباس بن محمدبن ابی محمد از اشعار عم ّ خویش اسماعیل بر ما انشاد کرد:
کلما رابنی من الدهر ریب
فاتکالی علیک یا رب فیه
ان ّ من کان لیس یدری افی المحَ
َبوب صنعٌ له او المکروه
لحری بان یفوض ما یعَ
َجز عنه الی الذی یکفیه
الاله البر الذی هو فی الراء -
فة احنی من امه و ابیه
قعدت بی الذنوب استغفراللَّ̍
َه مخلصاً و استوفیه
کم یوالی لها الکرامة والنعَ
َمة من فضله و کم نعصیه .

(معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 صص 359-360). ابن الندیم گوید: او را پنجاه ورقه شعر است . و رجوع بالموشح ص 29 و 140 و 285 و الفهرست ابن الندیم و رجوع به یزیدیین شود.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۸۰ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یوسف کاتب مکنی به ابوابراهیم معروف به ابن غزال . خادم امیر بادیس بن حیوس صنهاجی (پادشاه غرناطه ) از علمای ی...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس . محدث است . (سیرة عمربن عبدالعزیز ص 66).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس الموری مکنی به ابوالقاسم المقری از مردم قلعه ٔ ایوب (اندلس ). وی از ابی محمد عبداﷲبن محمدبن قاسم ثغری و...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس طبیب یهودی . از شکاکین است . (ضحی الاسلام جزء 3 ص 348).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواحمد کوفی کاتب . شیخ طوسی او را در رجال خود در شمار اصحاب باقر (ع ) آورده ، و در منهج المقال احمد را به حامد تبدیل ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق . رجوع به اسماعیل بن احمدبن اسید ثقفی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق بن عمر عبقی . محدث است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوشریح . رجوع به اسماعیل بن احمدبن حسن ... شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع به اسماعیل منصوربن القائم شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالعلاء ازبنی قیس بن ثعلبه . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب باقر (ع ) آورده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 127).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.