اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عمروبن نجیح مکنی به ابواسحاق بجلی (بالولاء) کوفی . وی به اصفهان رفت و سکونت گزید و در سنه ٔ 227 هَ . ق . درگذشت . او از مسعر و ثوری و شیبان و حسن و علی پسران صالح بن حی و عثمان بن غالب حدیث شنید و از او اسیدبن عاصم حدیث فراگرفت . و عبیداﷲبن محمدبن عائشه و ابوالربیع الزهرانی و احمدبن محمدبن عمربن یونس یمامی از او روایت کنند و عبدان بن احمد، اسماعیل صاحب ترجمه را موازی اسماعیل بن ابان دانسته و گوید: وی به اصفهان رفت و ناشناس ماند و ابراهیم بن اورمه گوید: شیخ مثل اسماعیل بن عمرو ضیعوه باصبهان . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 208).
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، در 12000 گزی شمال خاوری تربت حیدریه ، سر راه شوسه ٔ عمومی ...
اسماعیل آباد. [ اِ ](اِخ ) دهی از دهستان صالح آباد بخش صالح آباد شهرستان مشهد، در 8000 گزی شمال باختری صالح آباد و 3000 گزی شمال شوسه ٔ عمومی ...
اسماعیل آباد. [اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد، در 39000 گزی شمال باختر طرقبه . دامنه . سکنه 25 تن . شیعه . زبان فار...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، در 75000 گزی شمال خاوری فریمان ، سر راه شوسه ٔ عمومی جنت آبا...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه مشهد به سرخش ، میان شورک و مزدوران ، در82500گزی مشهد.
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه مشهد به کاریز، میان لنگر و باغ سنگان ، در 158800 گزی مشهد.
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) اندیشکن .دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، در17000 گزی شمال باختری مشهد و 1000 گزی شمال شوسه ٔ م...
اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق بن ابراهیم افندی علائیه ٔ (قاضی عسکر روم ایلی ). یکی از علما و دانشمندان عثمانی . وی در ...
اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) چلبی زاده اسماعیل عاصم افندی . یکی از شیخ الاسلام های دوره ٔ سلطان مصطفی خان ثالث . وی پسر رئیس الکتاب کو...
اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) سیواسی . او راست شرحی بر ملتقی الابحر فی فروع الحنفیة تألیف ابراهیم بن محمد حلبی در چهار مجلد. وفات او بس...