اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن هلال مخزومی مکنی به ابومحمد مکی . نجاشی در رجال گوید ملقب به قنبره بود و ثقة است . او بعراق آمد و ایوب بن نوح و حسن بن معاویة و محمدبن حسین و علی بن حسن فضال ازوی روایت کردند. او راست : کتاب التوحید. کتاب المعرفة. کتاب الصلاة. کتاب الامامة. کتاب التجمل و المروة. و ابن جنید همه ٔ کتابهای او را روایت کرده . شیخ طوسی در فهرست گوید: وی به عراق آمد و به حجاز بازگشت و سپس کتب او را برشمرده است ولیکن همین شیخ طوسی در رجال خود پس از ذکر اسماعیل بن محمدبن اسماعیل مکی مخزومی شخصی را بنام اسماعیل بن محمد قمی ملقب به قنبره آورده است و بنابراین اسماعیل قنبره ٔ قمی غیر از اسماعیل مخزومی مکی است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 142 و الذریعة ج 2 ص 321 و رجوع به قنبره اسماعیل ... شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۵ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یزیدبن ربیعة ملقب به سید حمیری شامی اسلامی امامی (105-173 هَ . ق .). صاحب روضات آرد: وی از بزرگان شعرا...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد اسکاف شاگرد عیاشی . شیخ طوسی او را در باب «من لم یروعنهم » و کسانی که از امامان دوازده گانه روایت نکرده ان...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد اسکندرانی مکنی به ابن مکنسة. شاعر است . وفات وی بسال 500 هَ . ق . است . (قاموس الاعلام ترکی در کلمه ٔ ابن ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد اصفهانی . وی در بغدادحدیث گفت . از جمله بوسایطی از ابی هریره روایت کرده که رسول صلی اﷲ علیه فرمود: کل صل...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد افضل مکنی به ابوالقاسم اصفهانی . او را تصانیف مشهوره است . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 802).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد جرباذقانی (جرفادقانی ) مکنی به ابوالفضل . یکی از شعرای اصفهان و از جمله ٔ ابیات اوست در وصف اصفهان :یا اصفه...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن محمدرضابن علاءالدین محمد مازندرانی مشهور به خاجوئی . مؤلف روضات گوید: وجه نسبت اخیر چنانکه ما در مص...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد حضرمی یمنی مکنی به ابوالذبیح . او راست : اساس التصریف . و شرح مهذب ابواسحاق شیرازی . وفات وی بسال 676 هَ ....
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد خزاعی . در کتاب کافی باب معرفت امام روایتی از جعفربن بشیر از صاحب ترجمه از ابی عبداﷲ (ع ) آمده است . رجوع ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد شریف بن علی شریف مراکشی حسنی علوی طالبی مکنی به ابوالنصر و ملقب به مظفّرباﷲ. رجوع به مظفرباﷲ... شود.