اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ادیب . نظامی عروضی در چهارمقاله گوید:در عهد ملکشاه و بعضی از عهد سنجر فیلسوفی بود بهرات و او را ادیب اسماعیل گفتندی ، مردی سخت بزرگ و فاضل و کامل ، اما اسباب او و معاش او از دخل طبیبی بودی و او را ازین جنس معالجات نادره بسیار است . مگر وقتی ببازار کشتاران برمیگذشت . قصابی گوسفندی را سلخ میکرد و گاه گاه دست در شکم گوسفند کردی و پیه گرم بیرون کردی و همی خورد. خواجه اسماعیل چون آن حالت بدید در برابر او بقالی را گفت که اگر وقتی این قصاب بمردپیش از آنکه او را بگور کنند مرا خبر کن . بقال گفت :سپاس دارم . چون این حدیث را ماهی پنج شش برآمد یکی روز بامدادی خبر افتاد که دوش فلان قصاب بمرد به مفاجا بی هیچ علت و بیماری که کشید، و این بقال بتعزیت شد، خلقی دید جامه دریده ، و جماعتی در حسرت او همی سوختند که جوان بود و فرزندان خرد داشت . پس آن بقال را سخن خواجه اسماعیل یاد آمد. بدوید و وی را خبر کرد. خواجه اسماعیل گفت : دیر مرد. پس عصا برگرفت و بدان سرای شد، و چادر از روی مرده برداشت و [ نبض او در دست بگرفت و یکی را فرمود تا عصا بر پشت پای او همی زد. پس از ساعتی ویرا گفت بسنده است ] پس علاج سکته آغاز کرد و روز سوم مرده برخاست ، و اگرچه مفلوج شد، سالها بزیست . پس از آن مردمان عجب داشتند و آن بزرگ از پیش دیده بود که او را سکته خواهد بود. (چهارمقاله چ لیدن ص 84). مرحوم قزوینی در تعلیقات چهارمقاله در این باب نوشته اند: این حکایت با اندک تغییری در تاریخ الحکماء للقفطی و عیون الانباء لابن ابی اصیبعه در ترجمه ٔ ثابت بن قره مذکور است ، و چون واضح بود که در عبارت چهارمقاله سقطی از نساخ است ، لهذا ما از روی دو کتاب مذکور جمله ٔ ساقطه را علی اقرب الاحتمالات در بین دوقلاب [ ] درج نمودیم . (تعلیقات چهارمقاله ص 255).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق . فقیهی از اصحاب حدیث . متوفی به سال 218 هَ .ق . (ابن الندیم ).
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن احمد سامانی . وفات در بخارا به سال 295 هَ .ق . و مولد او بفرغانه ۞ به سال 234.
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) استاد محمدبن مکرم . یکی از بلغای زبان عرب . (ابن الندیم ).
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن داود کاتب . کاتبی بارع و بلیغ بوده و مجموعه ٔ رسائلی داشته و نیز او را دیوان شعری بوده است ...
محمد اسماعیل رضوانی (۱۰ اردیبهشت ۱۳۰۰ – ۵ فروردین ۱۳۷۵) پژوهشگر برجسته تاریخ و استاد دانشگاه تهران بود. از وی به عنوان پدر تاریخ مطبوعات و تاریخ معاصر...
شاه اسماعیل یکم (سل‍ : ۹۰۷-۹۳۰ق/ ۱۵۰۱-۱۵۲۴م) بنیادگذار و نخستین شاه سلسلۀ صفویه، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینی، فرزند سلطان حیدر و نوادۀ دختری اوز...
اسماعیل کاداره/قادری (۲۸ ژانویه ۱۹۳۶ – ۱ ژوئیه ۲۰۲۴) نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار اهل آلبانی بود.[۳][۴] او را همواره یکی از نامزدهای احتمالی جایزه نوب...
اسماعیل آباد پیوه ژن . [ اِ دِ وِ ژُ ] (اِخ ) دهی از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد، در 42000 گزی شمال باختری فریمان .دامنه ، معتدل ....
تازه کند اسماعیل آباد. [ زَ ک َ دِ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر است که در 20هزارگزی شمال خاوری مشکین ...
قاسم آباد اسماعیل خان . [ س ِ دِ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود. در 4هزارگزی جنوب قلعه نو و هزارگزی شوسه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.