اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قصری . وی از اصحاب شیخ ابوالنجیب سهروردی است . شیخ نجم الدین به صحبت وی رسیده است و خرقه ٔ اصل از دست وی پوشیده و وی از محمدبن مالکیل و وی از محمدبن داود المعروف بخادم الفقراء و وی از ابوالعباس ادریس و وی از ابوالقاسم بن رمضان و وی از ابویعقوب طبری و وی از ابوعبداﷲبن عثمان و وی از ابویعقوب نهرجوری و وی از ابویعقوب سوسی و وی از ابوعبداﷲبن زید و وی از کمیل بن زیاد قدس اﷲ تعالی ارواحهم و وی از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع ) و وی از حضرت رسالت صلی اﷲ علیه و سلم ، کذا ذکره الشیخ رکن الدین علاءالدوله ٔ سمنانی قدس اﷲ تعالی سره فی بعض مصنفاته . (نفحات الانس جامی چ هند ص 270). خوندمیر گوید: شیخ نجم الدین کبری چون به خوزستان رسید در خانقاه او پهلو بر بستر ناتوانی نهاد و بیمن توجه خاطر شیخ از آن مرض نجات یافت و مرید وی گردید و بسلوک مشغول شد و چندگاه آنجا بود. شبی بخاطر وی خطور کرد که علم ظاهری من از شیخ اسماعیل زیادت است و از علم باطن نیز حظی تمام یافته ام : این معنی بر شیخ اسماعیل ظاهر گشته بامداد آن جناب را طلبید و گفت برخیز و سفرکن که ترا بخدمت شیخ عمار یاسر میباید رفت . شیخ نجم الدین دانست که شیخ اسماعیل بر آنچه در خاطرش خطور کرده بود اطلاع یافته اما هیچ نگفت و بملازمت شیخ عمار شتافت ... (حبیب السیر چ تهران ج 3 جزو1 ص 14). وفات اسماعیل قصری در سنه ٔ 589 هَ . ق . بود. (خزینةالاصفیاء ج 2 ص 13). و رجوع به شدالازار چ قزوینی ج 2 ص 317 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمدبن سلمان مکنی به ابوعلی قالی . صاحب امالی . از ائمه ٔ لغت و اساتید نحاتس...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن محمد. رجوع به متوکل علی اﷲ و اعلام زرکلی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بغدادی مکنی به ابوعلی . وی صاحب تصنیف است و وفات او بسال 355 هَ . ق . بوده است . (حبیب السیر ج 2 جزو3 ص 111...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قتیبة. گویا برادر ابراهیم بن قتیبة باشد. شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) او را در عداد اصحاب رضا (ع ) شمرده است . رجو...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قُدامَةبن حَماطَة ضبی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 14...
اسماعیل . [ اِ ](اِخ ) ابن قسطنطین معروف به قسط. مقری و مکی است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قیس بن سعدبن زیدبن ثابت مکنی به ابومصعب . محدث است .
اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن کُثَیر یا کُثَیِّر بکری قیسی کوفی مکنی به ابوالولید. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن کثیر مکنی به ابوهاشم . محدث است و یحیی بن سُلیم از او روایت کند.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن کثیر سلمی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 142 شود.