اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اشتر

نویسه گردانی: ʼŠTR
اشتر.[ اَ ت َ ] (اِخ ) ناحیه ای است میانه ٔ نهاوند و همدان . ابن فقیه گوید: در کوه نهاوند دو صورت است از برف ،یکی بشکل گاو و یکی بشکل ماهی و این دو طلسم است و در تابستان و زمستان بحال خود باقی و ظاهر و مشهور همه کس میباشد و هرگز آب نمیشود. گویند این دو صورت حافظ آب نهاوندند که کم نشود و از همین کوه آب دو قسمت میشود، نصف آن بطرف مغرب جاری می شود و رستاق معروف به رستاق اشتر را مشروب میکند و این رستاق را اهالی آن لیشتر مینامند و میانه ٔ اشتر و نهاوند ده فرسخ است و تا شاپورخوست دوازده فرسخ ... (از معجم البلدان ). و صاحب مرآت البلدان آرد: صورت گاو و ماهی مسطوره در کوه نهاوند از برف الآن هم موجود است و آنرا اهالی گاوماسا گویند که بزبان فرس قدیم بمعنی گاوماهی است و از زیر آن از بطن حجر، آب عظیمی خارج و جاری است و بطرف بیستون کرمانشاه میرود و منبع را سراب گاوماسا گویند. اراضی بسیاری را مشروب میسازد. (از مرآت البلدان ج 1 ص 41). و سمعانی آرد: اشتر یکی از بلاد جبل نزدیک همدان و نهاوند است که آنرا لیشتر ۞ میگویند. گروه بسیاری از فقیهان و متصوفه بدان منسوبند. (انساب سمعانی ). و آقای پورداودمینویسند: اما دشتهای الیشتر یا الشتر که اصطخری لاشتر و ابن الاثیر لیشتر و یاقوت در یک جا اشتر و در جای دیگر لاستر (= لاشتر) می نامد، نزد چند تن از خاورشناسان محل نسا، پرورشگاه اسب دانسته شده و همانجا را سرزمین نسا که داریوش از آن نام میبرد، شناخته است . (فرهنگ ایران باستان ص 290). و رجوع به الیشتر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
گردن اشتر. [ گ َ دَ ن ِ اُ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کیسه ای که از پوست گردن شتر سازند حفظ کردن زر را. (حاشیه ٔ دیوان خاقانی چ عبدالرسو...
مالک اشتر. [ ل ِ ک ِ اَ ت َ ] (اِخ ) رجوع به اشتر نخعی و اشتر شود.
اشتر چرانیدن . [ اُ ت ُ چ َ دَ ] (مص مرکب ) ساربانی کردن . شترچرانی کردن : میان عاشق و معشوق رمزیست چه داند آنکه اشتر میچراند؟ ؟و رجوع به ش...
اشتر خراسانی . [ اُ ت ُ رِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بختی . و رجوع به اشتر بختی و بختی و شتر خراسانی شود.
اشتر دو کوهانه . [ اُ ت ُ رِ دُ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) فلج . فالج . (منتهی الارب ). شتر دوکوهانه .
ابراهیم بن اشتر. [ اِ م ِ ن ِ اَ ت َ ] (اِخ ) ابراهیم بن مالک اشتر هنگام خروج مختاربن ابی عبیده ٔ ثقفی با او بود و در سال 67 هَ .ق . بسرداری ...
ابراهیم بن مالک اشتر. [ اِ م ِ ن ِل ِ ک ِ اَ ت َ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن اشتر شود.
اِبراهیمِ‌بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمن (مق‍ 72ق/691م)، سردار معروف عرب که به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضد...
اشطر. [ اَ طُ ] (ع اِ) ج ِ شطر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شطر شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.