اشحی
نویسه گردانی:
ʼŠḤY
اشحی . [ اَ حا ] (ع ص ) زن غضبناک . (ناظم الاطباء). در منتهی الارب و اقرب الموارد نیست .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اشهی . [ اَ ها ] (ع ن تف ) آرزودارنده تر. مرغوبتر. (آنندراج ). آرزوآورده تر. (از منتخب ) (غیاث ). آرزوکننده تر. دوست داشته تر. آرزومندتر. خواهنده تر....