اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اعراب

نویسه گردانی: ʼʽRʼB
اعراب . [ اَ ] (ع اِ) عربان صحرانشین . به این معنی لفظ جمعی است که مفرد ندارد. (قاموس و صراح و لطائف و کنز از غیاث اللغات ) (آنندراج ). تازیان بیابان باش . ج ، اَعاریب . این کلمه جمع عرب نیست بلکه اسم جنس است . (ناظم الاطباء). ج ِ اعرابی . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). مردم تازی بیابان باش . (بحر الجواهر). اهالی بادیه . الواحد اعرابی . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). بصورت جمع، تازیان بیابان باش خاصه و واحد از خود ندارد و اعاریب بهمان معنی است و برخی گفته اند اعاریب جمع اعراب است و منسوب بدان اعرابی است و آن یکی ِ آن است و اعراب جمع عرب نیست زیرا عرب اسم جنس است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
اعراب . [ اِ ] (ع مص ) آشکارا کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واضح و روشن گردانیدن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آشکارا و روشن ساختن . (از...
اَعراب (عرب ها)، تازیان. اِعراب (نشانه حرکتی روی واج ها): همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: شمنالیپ ŝemnālip (اوستایی: ŝemna: نشانه؛ با سنسکریت: l...
آبار اعراب . [ رِ اَ ] (اِخ )نام شهرستانی به پنج فرسنگی اجفر میان اجفر و فید.
اعراب بائده . [ اَ ب ِ ءِ دَ ] (اِخ ) نام قومی از اعراب از نژاد سامی است که برخی گویند پیش از ظهور اسلام منقرض شده و از میان رفته اند. ای...
اعراب منتفج . [ اَب ِ م َ ت َ ف َ ] (اِخ ) بنی مالک . اعراب میان سبعه و ام التمیر است که در ضلع غربی کارون سکونت دارند و بزراعت اشتغال دارن...
اعراب القرآن . [ اِ بُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) یا علم اعراب القرآن . بنا بگفته ٔ مؤلف مفتاح السعاده از فروع علم تفسیر محسوب است ولیکن در حقی...
جایگاه واژگان در نحو عربی، جایگاه کلمه در جمله، نقش واژه در جمله؛ مانند فاعل، مفعول به و ... معمولا به این صورت به کار می رود: «.... محلی از اعراب ند...
***راز تازش اعراب به ایران در زمان عمر*** آن چه اعراب در گام نخست از ایرانیان خواستند، این که به آنان اجازه داده شود تا هم بتوانند در بازارهای ایران د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.