ال
نویسه گردانی:
ʼL
ال . [ اِل ل ] (ع اِ) پیمان .(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || پیغام خدا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سوگند. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). || زنهار. (منتهی الارب ). || فغان . ناله ٔ مصیبت و منه عجب ربکم من الّکم . (منتهی الارب ). || معدن . (منتهی الارب ). || همسایه . || اصل نیکو. || کینه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) خویشی .(منتهی الارب ). || دشمنی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ربوبیت . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
آل فریغون . [ ل ِ ف َ ] (اِخ ) فریغونیان . امرای خوارزم یا خوارزمشاهیان ، نخستین آنان مأمون بن احمدبن محمد بود که از دست آل سامان حکومت خوا...
آل بوبکره . [ ل ِ بو ب َ رَ ](اِخ ) بوبکره مولای پیغامبر علیه السلام بود و معاویه احفاد او را به قریش ملحق کرده بود و مهدی عباسی ایشان را نس...
آل اردشیر. [ ل ِ اَ دَ ] (اِخ ) ساسانیان . || در بیت ذیل مراد چغانیان یا سامانیانند : ای فخر آل اردشیر ای مملکت را ناگزیرای همچنان چون جان ...
آل آروادی . [ رْ ] (اِ مرکب ) (از: فارسی ِ آل ، دیو مادینه که به زچگان آسیب رساند + ترکی ِ آروادی ، زن ) مثل آل آروادی ؛ زنی سخت بی حیا و بدرف...
آل حسنویه . [ ل ِ ح َ س َ ی َ ] (اِخ ) حسنویه ، پسر حسین برزگانی ، از سران یکی از قبایل کرد، در نیمه ٔ اول مائه ٔچهارم هجری قسمت عمده ٔ کردستا...
آلِ فَریغون، سلسلۀ کوچکی از فرمانروایان ایرانی نژاد که از حدود ۲۷۹ ق / ۸۹۲ م تا ۴۰۱ ق / ۱۰۱۰ م بر گوزگان یا جوزجان (اینک در شمال افغانستان) و پیرامون...
آلِ طَباطَبا، خاندان شیعیِ امامی وزیدی که در طول 13 سده (از سدۀ 2 تا 14ق/8 تا 20م) در حجاز، عراق، یمن، هند، مصر، شام و ایران میزیستند و اکنون نیز شما...
آل و تبار. [ ل ُ ت َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اعقاب و احفاد.
آل و آجیل . [ ل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) آل آجیل . آجیل و جز آن . آجیل با امثال آن .
آل و آشوب . [ ل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) هیاهو. هرج و مرج .