اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

المنة

نویسه گردانی: ʼLMN
المنة. [ اَ م ِن ْ ن َ ت ُ لِل ْ لاه / لِل ْ ل َه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ، صوت مرکب ) منت خدای راست . (ناظم الاطباء). سپاس خدای را. شکر خدا راست . رجوع به منت و منة شود :
بگذشت ز ناگهان بری بر من زد
المنة ﷲ که بری خوردم از او.

(صحاح الفرس ).


المنة ﷲ که این ماه خزانست
ماه شدن و آمدن راه رزانست .

منوچهری .


ماه رمضان رفت و مرا رفتن آن به
عید رمضان آمد المنة ﷲ.

منوچهری .


بس فتنه که از فضل خداوند شکستی
بس قلعه که المنة ﷲ گرفتی .

سیدحسن غزنوی .


از رزق علی اﷲ از چنان یار
المنة ﷲ از چنین کار.

نظامی .


المنة ﷲ که هوای خوش نوروز
بازآمد و از جور زمستان برهیدیم .

سعدی .


المنة ﷲ که دلم صید غمی شد
وز خوردن غمهای پراکنده برستم .

سعدی .


المنة ﷲ که نمردیم و بدیدیم
دیدار عزیزان و بخدمت برسیدیم .

سعدی .


المنة ﷲ که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است .

حافظ.


المنة ﷲ که چو ما بی دل و دین بود
آنرا که لقب عاقل و فرزانه نهادند.

حافظ.


المنة ﷲ بخون گرخفتم
یکچند چو غنچه عاقبت بشکفتم .

جامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
المنة. [ اَ م ِن ْ ن َ ت ُ لِل ْ لاه / لِل ْ ل َه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ، صوت مرکب ) منت خدای راست . (ناظم الاطباء). سپاس خدای را. شکر خدا راست . رجوع ب...
زمانی که بر سر حمد ب درآید، حمد به معنی ستایش یا شکر نیست که به معنی دستور، فرمان و راهنمایی است؛ همچنان که در آیه 30 بقره گفت: نحن نسبح بحمدک یعنی ما...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.