اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الواء

نویسه گردانی: ʼLWʼʼ
الواء. [ اَل ْ ] (ع اِ) ج ِ لِوی ̍.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به لِوی ̍ شود.
- الواءالبلاد ؛ کرانه های شهرها. (ناظم الاطباء).
- الواءالوادی ؛ کرانه های رودبار. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
الواء. [ اِل ْ ] (ع مص ) پیچانیدن سر. (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). اعراض کردن و سر تافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دنبال جن...
علواء. [ ع َل ْ ] (ع اِ) قصه ٔ بزرگ . (منتهی الارب ). القصة العالیة: سمعنا منه علواء؛ أی قصة عالیة. (اقرب الموارد). || (اِخ ) نام دو اسب . (من...
الوا. [ اُل ْ ] (اِ) ستاره ، و آنرا به تازی کوکب گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع) (از فرهنگ رشیدی ). ستاره و کوکب و کوکب سیار و برج فلک...
الوا. [ اَل ْ / اِل ْ ] ۞ (اِ) ۞ نام رستنیی است بغایت تلخ که در دواها بکار برند و آن مسهل بودو آنچه در سقوطره شود بهتر باشد. (فرهنگ جهان...
الوا. [ اَل ْ / اِل ْ ] (اِخ ) ۞ نیزه دار رستم . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ). نام پهلوان زابلی و نیزه دار رستم که...
الوا. [ اَل ْ ] (اِخ ) از دیههای «نور». (مازندران و استرآباد رابینو ص 110 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 149) ۞ .
الوآ. [ اِ ] (اِخ ) ۞ (سن ...) (در حدود 588-660 م .) زرگر و خزانه دار کلوتر دوم ۞ و داگوبر ۞ که وزیر مخصوص بود و آنگاه اسقف نواین ۞ شد.
علوا. [ ] (اِ) صبر و نبات اوست . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.