الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در ژنو سوئیس واقع شدهاست. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ...
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در ژنو سوئیس واقع شدهاست. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ...
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در ژنو سوئیس واقع شدهاست. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ...
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در ژنو سوئیس واقع شدهاست. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ...
ali در سنسکریت دارای دو معنی است: 1ـ زنبور عسل. 2ـ دشمن. (Williams Monier Monier. A Sanskrit-Englishe Distionary. Oxford 1964)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
آلی . (حامص ) سرخی . سرخی نیم رنگ .
آلی . [ لا ] (ع ص ) گوسفند بزرگ دنبه . کبش دنبه ناک . || مرد بزرگ سرین .