الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۱ ثانیه
قاسم عالی . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی شهرستان لار.در 2هزارگزی جنوب خاور گاوبندی و کنار شوسه ٔ سابق بوشهر به لنگه...
دربارهٔ اِلی... عنوان فیلمی سینمایی ساختهٔ اصغر فرهادی محصول سال ۱۳۸۷ ایران است.
محتویات [نمایش]
داستان [ویرایش]
داستان فیلم روایتگر زندگی چ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نام یکی از اصیل ترین طوایف بختیاری هفت لنگ
علی خلخالی . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن قلی بن محمد خلخالی اصفهانی . نحوی و صرفی و مفسر و ادیب و شاعر و حکیم و نویسنده ٔ اواخر قرن یازدهم و ...
علی سملالی . [ ع َ ی ِ س ِ ] (اِخ ) ابن محمد (فتحا) سوسی سملالی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی سوسی شود.
عالی محمود. [ م َ ] (اِخ ) علی محمد خانی . یکی از طوائف هفت لنگ بختیاری که در مال امیر سوسن سکنی دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).
عالی حسینی . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغک بخش اهرم شهرستان بوشهر واقع در 18هزارگزی جنوب اهرم . ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرم...
عالی جعفری . [ ج َ ف َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
داعی الی ا. [ اِلَل ْ لاه ] (اِخ ) الامام الناصر للحق حسن بن علی بن الحسین بن زیدبن عمربن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ...