الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه
علی اربلی . [ ع َ ی ِ اِ ب ِ ] (اِخ ) ابن عثمان بن علی بن سلیمان سلیمانی اربلی ، ملقّب به امین الدین . رجوع به علی سلیمانی شود.
علی اربلی . [ ع َ ی ِ اِ ب ِ ] (اِخ ) ابن عیسی بن ابی الفتح اربلی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقب به بهاءالدین . نام وی در الوافی به صورت «عل...
علی آبادک . [ ع َ دَ ](اِخ ) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری بردسکن و درسر راه مالرو عموم...
علی آبادو. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان واقع در 9 هزارگزی خاور صیدآباد. دارای 20 تن سکنه است ...
علی آبادو. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان واقع در 4 هزارگزی خاور صیدآباد و 3 هزارگزی ایستگاه سر...
علی آبادی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن عثمان بن محمد علیابادی سمرقندی ، ملقّب به حسام الدین . وی در سال 628 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست ...
علی بلخی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمد بلخی ، مکنّی به ابوالقاسم . یکی از علمای نجوم بود. او راست : 1 - سرالاسرار فی حقیقة التیسیر و کیفیة...
علی بلخی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمد منجوزانی بلخی . رجوع به علی منجوزانی شود.
علی بناء. [ ع َ ی ِ ب َن ْ نا ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد بنای دمیاطی . او راست : الذخائرالمهمات فی ذکر ما یجب الایمان به من المسموعات ، که در...
علی بناء. [ ع َ ی ِ ب َن ْ نا ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمد بناء زیدی . از مفسران به شمار می رفت و در حدود سال 680 هَ . ق . در قید حیات بود. او را...