اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۷ ثانیه
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمودبن ابی العزبن احمدبن اسحاق بن ابراهیم کازرونی بغدادی شافعی ، ملقّب به ظهیرالدین . رجوع...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتائی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام . رجوع به ابن ب...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ )ابن محمدالشاه الظاهری بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابن الشاه الظاهری و علی (ابن محمد...) شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمد بغدادی ، ملقّب به علأالدین . مفسر و فقیه قرن هشتم هجری است که در سال 741 هَ . ق . درگذشت . ا...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عبداﷲبن حسین سویدی بغدادی عباسی ، مکنّی به ابوالمعالی . رجوع به علی سویدی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن مغیره ٔ أثرم بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به اثرم و علی (ابن مغیره ...) شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن منصوربن عبیداﷲ خطیبی اصفهانی بغدادی ، مکنّی به ابوعلی و مشهور به اجل لغوی . رجوع به علی خطیبی شو...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ](اِخ ) ابن مهدی بن علی بن مهدی کسروی اصفهانی بغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی کسروی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِب َ ] (اِخ ) ابن نصربن عقیل بن احمدبن علی بغدادی همام عبدی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عبدی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن نعمان بن محمود آلوسی بغدادی ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی آلوسی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.