امام
نویسه گردانی:
ʼMAM
امام . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از بخش اَرکَواز شهرستان ایلام ، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری قلمه دره کنار راه مالرو ارکواز به ایلام . کوهستانی و هوایش معتدل است ، 420 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . ساکنان آن از طایفه ٔ رسول وندگچی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۱۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
موطأ امام مالک یا الموطأ نخستین کتاب حدیثیِ جامع است که تاکنون باقیمانده؛ این کتاب توسط مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی جمعآوری و نگاشته شدهاست.[۱] د...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
امام ابوالقاسم قشیری . [ اِ اَ بُل ْ س ِ م ِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به ابوالقاسم قشیری شود.
زمان آباد امام قلیخان . [ زَ دِ اِق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان ترک شهرستان ملایر است که 882 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
امام زاده سلطان محمدطاهر. [ اِ دَ / دِ س ُ م ُ ح َم ْ م َ هَِ ] (اِخ ) امام زاده ای است بین ساری و بابل (بارفروش ) و نزدیک به بابل . سلطان م...
مسجد سلطانی یا مسجد امام سمنان در زمان فتحعلی شاه قاجار و توسط حاجی سید حسن حسنی و معمار صفرعلی معمار ساخته شده و در سال ۱۲۴۳ به پایان رسیده است. به گ...
عمام . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عِمامة. رجوع به عمامة شود.
عمعم . [ ع ُ ع ُ ] (اِ صوت ) صوتی از خر، جز صوت عرعر و عان عان . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو به عانعان رسی فرومانی ای مَه عانعان ِ خر، نه عمعم...