اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امتهان

نویسه گردانی: ʼMTHAN
امتهان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بکار خدمت داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بادروزه داشتن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). بکار گرفتن کسی یا چیزی را. || بخدمت داشته شدن . بکار گرفته شدن . || بذل کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || ضعیف کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خوار و ضعیف داشتن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) :
کوه کنعان را فرو برد آن زمان
نیم موجی تا بقعر امتهان .

مولوی .


بشمرند آن ظلمها و امتهان
کز یزید و شمر دید آن خاندان .

مولوی .


از سلطان بضراعت و امتهان امان خواستند. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به بادروزه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۴ ثانیه
امتحان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیازمودن . (مصادر زوزنی ) (ترجمان ترتیب عادل ). آزمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آزمایش کردن . (ناظ...
امتحان: انجام دادن کار یا کارهایی برای شناخت دانش، ارزش، شایستگی یا ویژگی‌های کسی یا چیزی؛ و یا درخواست کاری از کسی و یا گذاشتن او در شرایطی برای نشان...
سنگ امتحان . [ س َ گ ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگ محک . (از غیاث اللغات ) (آنندراج ) : مسی از زر بیالودی و می لایی چه سود اینجاکه ...
امتحان شدن . [ اِ ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مورد آزمایش و آزمون قرار گرفتن . رجوع به امتحان شود.
امتحان کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آزمودن . آزمایش کردن .
جهان امتحان . [ ج َ ن ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دنیای آزمایش . عالم مادی . (فرهنگ فارسی معین ).
امتحان دادن . [ اِ ت ِ دَ ] (مص مرکب ) موردآزمایش قرار گرفتن : شاگردان مدارس سالی دو بار در خرداد و شهریور امتحان میدهند. رجوع به امتحان شود...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.