ام قار
نویسه گردانی:
ʼM QAR
ام قار. [ اُم ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) داهیه . (المرصع).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
امقار. [ اِ ] (ع مص ) بسرکه پاکیزه کردن ماهی نمک زده را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ماهی شور را در سرکه کر...
امغار. [ اِ ] (ع مص ) بیرون آوردن خون و جز آن . || درگذرانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درگذرانیدن تیر را از نشانه . امراق ....