امن
نویسه گردانی:
ʼMN
امن . [ اُ م ُ ] (ع اِ) ج ِ اَمون . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به امون شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
زئوس آمن . [ زِ س ِ آم ْ م ُ ] (اِخ ) ۞ زئوس . خدای بزرگ معبد آمن . در کتاب ایران باستان آمده : یونانیان غالباً خدای بزرگ هر ملتی را زئوس ...
زئوس آمن . [ زِ س ِ آم ْ م ُ ] (اِخ ) نامی است که کاهن معبد آمن به اسکندر (پس از فتح مصر) داد. در ایران باستان آمده : اسکندر وقتی در مقدون...