گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ان نویسه گردانی: ʼN ان . [ اَ ] (اِ) بلغت زندو پازند، مادر. والده . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) ۞ . || هرگاه در آخر کلمه آرند افاده ٔ فاعلیت کند، مانند افتان و خیزان . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). رجوع به «آن » در همین لغت نامه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی از آن از آن . [ اَ ] (حرف اضافه + صفت / ضمیر) مِنْه ُ. از او. از وی : زن پیر رفت و می آورد و جام از آن جام فرهاد شد شادکام . فردوسی .آن که برهم ز... آن کس آن کس . [ ک َ ] (صفت + ضمیر مبهم ) آن آدمی . آن شخص ، به معنی «مَن » عرب : چنین گفت آن کس که پیروز گشت سر بخت او گیتی افروز گشت ... فردوسی ... آن سو آن سو. (اِ مرکب ، ق مرکب ) آن سوی . آن طرف . مقابل این سوی . اسه آن اسه آن . [ اُ س ِ ] (اِخ ) ۞ یا اُک ِآنْس در اساطیر یونانی ، رب النوع دریا، ارشد تیتانها، پسر اورانُس و گاءِآ. آن که آن که و آنکه: ترکیب [ آن که] اگر به معنی آن کسی که باشد، مانند: آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم .. حافظ؛ آن از که جدا نوشته می شود؛ ولی اگر به معنی آن... آن کجا آن کجا. [ ک ُ ] (ضمیر + حرف ربط) آنچه : بنزد سیاوش خرامید زودبر او برشمرد آن کجا رفته بود. فردوسی .و رجوع به کجا شود. || آن کس که :آن کجا تیز... په آن په آن . [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ در باستان شناسی یونان سرودی به افتخار آپولون رب النوع سرود جنگ و پیروزی . په آن په آن . [ پ ِ ] (اِخ ) (ژول ) ۞ جراح فرانسوی . مولد ماربوئه (اور - اِ - لوار) (1830 - 1898 م .). آن سرا آن سرا. [ س َ ] (اِ مرکب ) آن سرای . آخرت . سرای دیگر. عُقبا. مقابل این سرای ، دنیا : پناه روانست دین از نهادکلید بهشت و ترازوی داددرِ رستگاری ... آن سری آن سری . [ س َ ] (ص نسبی ) عقبائی . اُخرَوی . آخرتی . || خدائی . الهی . غیبی . مقابل این سری : باشم گستاخ وار با تو که لاشی کندصد گنه این سری... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۱ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود